loading...
خوش آمدید | دانلود جدیدترین ها
آخرین ارسال های انجمن
Mehdi بازدید : 957 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

علي دايي: مارک فوتبال ايران
کريم باقري: با اخلاق
عابدزاده: عقاب آسيا
پرسپوليس: تيم رويايي
قطبي: مربي جهاني
محمد نوري: کامپيوتر پرسپوليس
مدل مو: کوتاه
شيث رضايي: محبوب هوادارا
نيکبخت: حيف قدر خودشو ندونست
استقلال: رقيب
استيل آذين: پولدار
برنامه نود: حاشيه
عادل فردوسي پور: کنجکاو
Mehdi بازدید : 832 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

لیونل آندره مسی ۲۴ ژوئن سال ۱۹۸۷ در شهر روساریو آرژانتین دیده به جهان گشود.‌‌‌وی عضو تیم ملی بزرگسالان آرژانتین و تیم بارسلونا اسپانیا است. بسیاری از مطبوعات به وی لقب مارادونای جدید داده‌اند. لقب وی که توسط خودش انتخاب شده "جانشین" است.‌‌لیونل در سن ۵سالگی بازی را در تیم گراندولی آغاز کرد. تیمی که پدرش به عنوان مربی در آن جا مشغول به کار بود. در سال ۱۹۹۵ مسی به تیم نیوولز اولدبویز آرژانتین پیوست.

وی ۱۱‌‌سال داشت که پزشکان تشخیص دادند دچار کمبود هورمون رشد است.‌‌‌باشگاه ریور پلاته علاقه خود را برای به خدمت گرفتن مسی نشان داد اما آنها پول کافی برای خرج معالجه وی نداشتند. کارلوس ریساچ مدیر ورزشی باشگاه بارسلونا اسپانیا، از استعداد بی‌ظیر مسی آگاه شد. ریساچ پس از تماشای بازی وی به نمایندگی از باشگاه بارسلونا با مسی قراردادی امضا کرد.‌‌آنها پیشنهاد کردند تمام مخارج پزشکی لیونل را قبول می‌کنند به شرطی که وی برای شروع زندگی جدید به اسپانیا نقل مکان کند. خانواده مسی نیز به همراه این بازیکن جوان به اروپا منتقل شدند و لیونل کارش را در تیم جوانان بارسلونا آغاز کرد.‌‌

جانشین به زودی توانست در ترکیب تیم دوم بارسلونا جایگاه ثابتی به دست آورد. در آن فصل وی رکورد جالبی برجای گذاشت. میانگین بیش از یک گل در هر بازی. مسی در آن فصل توانست در ۳۰ بازی ۳۷ گل به ثمر برساند.‌‌‌‌ ‌لیونل مسی در اکتبر ۲۰۰۴ توانست اولین بازی رسمی‌اش را برای بارسلونا برابر اسپانیول انجام دهد. با این بازی وی عنوان سومین بازیکن جوان تاریخ باشگاه بارسلونا را به خود اختصاص داد.

‌‌زمانی که در تاریخ ۱‌‌می ۲۰۰۵ مسی توانست اولین گل رسمی‌اش را برای بارسا در مقابل تیم الباسته بالومپایه به ثمر برساند تنها ۱۷ سال و ۱۰ ماه و ۷ روز سن داشت. وی با این گل توانست خود را به عنوان جوان‌ترین گلزن بارسلونا در لا لیگا مطرح کند.‌‌‌‌به مسی این شانس را دادند تا بتواند به عضویت تیم ملی اسپانیا دربیاید اما وی این پیشنهاد را رد کرد. در‌‌‌‌ژوئن سال ۲۰۰۴ مسی در بازی دوستانه بین دو تیم فوتبال زیر ۲۰‌‌ساله‌هایآرژانتین و پاراگوئه به میدان رفت.‌‌‌در ژوئن ۲۰۰۵ توانست همراه با تیم زیر ۲۰ ساله‌های آرژانتین به مقام قهرمانی مسابقات جام جهانی جوانان دست یابد.‌‌لیونل با زدن ۶ گل کفش طلایی مسابقات و توپ طلایی بهترین بازیکن تورنمنت را نیز تصاحب کرد. با وجود این که لیونل بسیار جوان بود همیشه وی را با دیگو مارادونا مقایسه می‌کردند.

‌‌در تاریخ ۲۷ ژوئن باشگاه بارسلونا قرارداد جدیدی با مسی تا سال ۲۰۱۰ منعقد کرد. در این قرارداد یک ماده وجود دارد که در آن آمده است هر تیمی می‌تواند با پرداخت مبلغ ۱۵۰ میلیون یورو، مسی را به خدمت بگیرد. این مبلغ ۳۰ میلیون یورو بیشتر از مبلغ فروش رونالدینیو است.‌‌در سال ۲۰۰۵ خوزه پکرمن، لیونل مسی را به تیم ملی بزرگسالان آرژانتین دعوت کرد. وی اولین بازی‌اش را برابر مجارستان انجام داد. مسی در دقیقه ۶۳ وارد میدان شد اما به فاصله ۴۰ ثانیه از زمین مسابقه اخراج شد. پس از این مسابقه، مسی اولین بازی واقعی خود را برای تیم ملی آرژانتین برابر پاراگوئه انجام داد.‌‌

وی اولین بازی خود را در جام باشگاه‌های اروپا در تاریخ ۲۷ سپتامبر و در برابر اودینسه انجام دهد. در دسامبر همان سال روزنامه ایتالیایی توتو اسپورت جایزه پسر طلایی ۲۰۰۵ را که به بهترین بازیکن زیر ۲۱ سال اروپا داده می‌شود، به لیونل مسی داد. جانشین توانست بالاتر از وین رونی، لوکاس پودولسکی و کریستیانو رونالدو قرار بگیرد.‌‌مصدومیت شدید باعث شد مسی به‌‌‌مدت دو‌‌‌ماه از کلیه فعالیت‌های ورزشی دور بماند. به‌‌‌خاطر این مصدومیت حضور وی در جام جهانی ۲۰۰۶ در هاله‌ای از ابهام فرو‌‌رفت. با این وجود نام لیونل مسی را به عنوان بازیکن تیم‌‌‌ملی آرژانتین برای حضور در جام جهانی تحویل مقامات برگزاری مسابقات دادند. ‌‌مسی پس از روماریو (فصل ۹۳-۹۴) اولین بازیکن بارسلونا بود که توانست در معروف‌ترین دربی اسپانیا هت تریک کند.

در این فصل مسی گلی به ثمر رساند که همگان دوباره وی را با مارادونا مقایسه کردند. جانشین همانند مارادونا در بازی با انگلستان توپ را دریافت کرد، ۶۲ متر با توپ حرکت کرده ۶ نفر از بازیکنان حــریــف را پـشــت ســر گــذاشــت و دروازه خـتافه را گـشود.‌ ‌‌تمام‌‌‌کارشناسان ورزشی جهان این گل را مشابه گل قرن مارادونا دانسته و پس از این گل، مطبوعات اسپانیا به وی لقب "مسیدونا" دادند.‌‌لیونل مسی در فصل ۲۰۰۷ -۲۰۰۸ توانست در یک هفته ۵ گل به ثمر برساند تا تیم بارسا به صدر جدول رده‌بندی صعود کرده و خودش نیز یک شروع رویایی را تجربه کند. فرانتس بکن بائر و یوهان کرایف ستارگان سابق جهان فوتبال، از لئو به عنوان بهترین بازیکن جهان نام برده‌اند.

Mehdi بازدید : 719 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
تاریخ عرضه تلفن همراه 41 مگاپیکسلی نوکیا اعلام شد
16/02/1391
گروه خبری GSM: نوکیا امروز تایید کرد که عرضه Nokia 808 PureView از ماه می در بازارهای منتخب آغاز می‌شود. Nokia 808 PureView اولین گوشی هوشمندی است که از فناوری PureView که برنده جایزه شده برخوردار است.PureView بالاترین سطح از تجربه نوکیا در زمینه تصویربرداری گوشی‌های هوشمند را به همراه عملکرد عالی حسگرها، اپتیک‌های انحصاری کارل‌زایس و الگوریتم تصویربرداری خاص نوکیا به نمایش می‌گذارد. هند و روسیه از اولین بازارها برای آغاز فروش Nokia 808 PureView هستند.

به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات، از زمان معرفی Nokia 808 PureView در ماه فوریه، این گوشی چندین جایزه دریافت کرده است که شامل بهترین گوشی موبایل در کنگره جهانی موبایل 2012 و بهترین ابتکار در تصویربرداری 2012 از TIPA (Technical Image Press Association) می‌شود.

یو هارلو، رییس بخش گوشی‌های هوشمند نوکیا می‌گوید: «PureView سطح عملکرد تصویربرداری در سرتاسر صنعت تلفن همراه را به طور کامل ارتقا داد، البته نوکیا همین جا توقف نمی‌کند. ما تصمیم داریم PureView را برای گوشی‌های هوشمند آینده‌ای که در راه هستند نیز توسعه دهیم و دوباره در تجربه تصویربرداری انقلابی به پا کنیم.»

Nokia 808 PureView از حسگر بزرگ و باکیفیت 41 مگاپیکسل با عملکرد عالی اپتیک‌های کارل‌زایس و فناوری بیش‌نمونه‌برداری پیکسل (Pixel Oversampling) برخوردار است. این حسگر در وضوح استاندارد 3.2، 5 و 8 مگاپیکسل می‌تواند بدون افت وضوح بزرگنمایی کند و 7 پیکسل از اطلاعات را ثبت کرده سپس آنها را برای ایجاد تصاویری شارپ و قابل قبول به یک پیکسل فشرده کند. حسگر Nokia 808 PureView در وضوح بالا (حداکثر 38 مگاپیکسل) می‌تواند یک تصویر را ثبت، بزرگنمایی، کادربندی مجدد و برش دهد و بعد از آن اندازه‌اش راتغییر دهد تا سطوحی از جزییات که قبلا قابل مشاهده نبود آشکار شود. Nokia 808 PureView با عملکرد عالی در شرایط کم‌نور و توانایی ذخیره در فایل‌های فشرده برای اشتراک‌گذاری، MMS و آپلود در سایت‌های اینترنتی، امکان ثبت تصاویر حرفه‌ای در هر شرایطی را برای مردم فراهم می‌کند.

Nokia 808 PureView علاوه بر فناوری تصویربرداری عالی، از ضبط ویدیویی full HD 1080p و پخش با بزرگنمایی 4 برابر بدون افت کیفیت برخوردار است. این گوشی اولین گوشی در جهان است که از فناوری Nokia Rich Recording (ضبط توانمند صدا) استفاده می‌کند. این فناوری امکان ضبط صدا با کیفیتی نظیر سی‌دی را فراهم می‌کند. چنین چیزی قبلا تنها با میکروفون‌های خارجی ممکن بود. Nokia 808 PureView از فناوری انحصاری دالبی هدفون برخوردار است تا محتوای استریو را به تجربه شخصی صدای فراگیر از طریق هر هدفونی تبدیل ‌کند و دالبی دیجیتال پلاس نیز پخش صدای فراگیر 5.1 channelرا فراهم می‌کند.
Mehdi بازدید : 869 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (1)

الا ای کـــــودکی هــــــــــایم کجایی؟ کجــــــــــــا شد راه و رسم آشنایی؟

اگـــــر از مخلصت جویـــــــــای حالی به غیــــــــــــر از دوری ات نبوَد ملالی

شوم قربان تــــــــــــــای دسته دارت منـــــــــم در حســــــــرت آن روزگارت

به غیر از چند عکس نصفــه-نیمـــــه ندارم سهــــــم از ایــــــــــــــام قدیمه

در آغــــــــــــوش طبیعـت بودم آن روز چه آســــــــوده چه راحت بودم آن روز

تمام اهــــــل تهـــــــــران بنده را اهل روند زندگی شـــــــــان ساده و سهل

تمــــــــــــــام خوابهـــــــایم بود رنگی کجـــــــا رفتی عمــــــو شهر فرنگی؟!

نمی دانستی آخــــــــــــر مرد چوپان چراگــــــاه تــــو را بلعـــــــــــــد اتوبان

هوای گلّـــه بـــــــــــــود و بیم گرگت چه هـــــــا آمد از این مـــــــــار بزرگت

کجا شد باغ و دشت و سیر و گلگشت شدم تهـــــران ابرشهــــــــر درندشت

یهـــــــو زرت مرا قمصـــــــــــور کردند مرا از ســـادگی هـــــــــــــا دور کردند

به جــــــــای صرفه جویی،خودکفایی تجمّــــــل آمد و مصرف گـــــــــــــرایی



دگـــر گم شد چه لوطی و چه مرشد کجــــــــــــا آواره گشتی بچّه مرشد؟!

مدرنیتــــه برایم دوخت پــــــــــــاپوش خدایا گیوه هــــــای خوشگلم کوش؟!

خیابانهــــــــای من گرچه شده شیک بــــــــــــــه زنجیرم کشیده این ترافیک

فکنده رشتـــــــه ای بر گردنم دوست کــــــه دائم می کَند از کلّه ام پوست

به یکباره کجــــــا گشتند پنهـــــــــان کجــــــاوه،پالکی،هـــــودج،دلیجان؟!

ز بــــــــــــوق و دود خودروهای طرفه شده حاصل مرا سرســـــــام و سرفه

ز دود و دم هوایم رنگ خـــــاک است دلم از بهــــــــــر اکسیژن هلاک است

کجا شد آن سحرهـــــای مــــــه آلود هوای پــــــــــاکم آخـــــر دود شد دود

کجــــــــــــا رفتند سقــــاخـــانه هایم قنـــــــــــاتی نیست دیگـــــر از برایم

دل این مردمان بــــــــا مد عجین شد همه تن پوششان تی شرت و جین شد

مد آن دوره حُسن خلـــــــق و خو بود مرام خلـــــــق حفـــــظ آبــــــــــرو بود

کجـــا از شخص سی دی در می آمد از آنهـــــــــــایی کـه دیدی در می آمد

کجــــــــــــا شد لوطیان بــــــا مرامم جوانمـــــــــــردان مـــــرد و نیک نامم

جوانمــــــــــــــردان تهی کردند منزل بــــه جــــــــــــایش آمد اوباش و اراذل

از آنســــــــــو هر که نامم را شنوده به سرعت جــــانب مـــــــــن رو نموده

به ذوق و شـــــوق بسته بار و بندیل شده آویــــز بنــــــــــده عیـــن قندیل!

به زعم خـــــــود پی کسبی مناسب وبالــــم گشته بــــــا یک شغل کاذب

از آنســــــــــــوتر در این هاگیرو واگیر سیاست آمــــــده داده به مــــــا گیر

ز دعواهـــــــــــــای حزبی و سیاسی بگیرم گـــــاه ســـــــــــــر درد اساسی

جنــــاح و حزبهــــــای جور واجــــــور نموده حـــــــــال مـــــا را سخت ناجور

میــــان این و آن گــــردد زد و خـــورد ولی از مـــــــــن دک و دنده شود خرد

چـــــو وقت انتخــــــــــــابات از ره آید ز غوغــــــایش مـــــــــــرا زحمت فزاید

مرا زین تــــاب روزافـــــــــزون تب آید کــــه جانـــــــم از سیاست بر لب آید

بچسبـــــــــانند تهمت بـــــــر رقیبان که افزونتــــــر شــــــــــود رای حبیبان

کـــــــــــــــــه از روی رقیبان آب بردن شده الســــــاعه عیـــــــن آب خوردن

مــــوادّ لازم پرونــــــــده ســــــــازی: دو من تهمت، سه قطره چسب رازی!

کنــــــــــــــــون القصـــه آرامی ندارم از آن ایــــــــام جـــــــــــــز نامی ندارم

الا ای یاد تـــــــو یـــــــــــــار و ندیمم به قربـــــــان تـــــــــــــو طهران قدیمم

بکــــــن لطفـــــــــی برای آشنایت مگیر از مــــــــن خیــــــالت را، فدایت!

مرا با یاد خـــــــــــود دمساز گردان به شهــــــر خاطـــــــــــــراتم باز گردان...

Mehdi بازدید : 669 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه

خیـــــار و سیب و شیرینی و آجیل دوتـــــا جعبه انــــــــــــــار دانه دانه

گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه

شب یلدا بــــــــوَد یا شـــــــام یغما و یــــــــــــــا هنگــــــــام اجرای ترانه

به گوشم می رسد از دور و نزدیک نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه

پس از صرف طعام و چــــای و میوه تقاضــــــــا کردم از عمّـــــــه سمانه

که از عهــــــد کهـــــــــن با ما بگوید هم از رسم و رســــــــــوم آن زمانه

چه خوش میگفت و ما خوش میشنیدیم پس از ایشان مرا گـــــــل کرد چانه

نمی دانم چـــــــرا یک دفعـــــه نامِ “جنیفر لوپز” آمــــــــــــــــد در میانه

عیالم گفت:خواهــــــــــان منی تو و یا خواهــــــــان آن مست چمانه؟

به او با شور و شوق و خنده گفتم عزیزم با اجــــــــازه، هــــــــــر دُوانه!!

نمی دانی چه بلوایی به پـــــا شد از آن گفتــــــــــــــــار پاک و صادقانه

به خود گفتم که”بانی” این تو بودی که دست همســـــــرت دادی بهانه

خلاصه آنچنــــــــــــــان آشوب گردید کـــــــــه از ترسم برون رفتم ز خانه

ز پشت در زدم فریـــــــــــاد و گفتم: “مدونا” هم کنارش، هر سه وانه!!

و آن شب در به روی مــن نشد باز شدم چـــــــــون مرغ دور از آشیانه

شب جمعــــــــــــه برای او نوشتم ندامت نامـــــــــــــه، امّـــا محرمانه

نمی دانم پس از آن نامــــــه دیگر عیالم کینه بــــــــــــا من داره یا نِه

ولی بگذار- بــــــــــــــا صد بار تکرار بگویم آخرین حرفــــــــــــــم همانه!!

Mehdi بازدید : 649 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (1)
پسر عمه ام رَپِر شده است
اهل ژست و ادا و قِر شده است

صورتش را سیاه کرده خفن
خط ریشش رسیده تا گردن

ته صدایش گرفته و خشن است
عشق تیپ و قیافه فَشِن است

نه دلش می کشد به مایه ی شور
نه سه گاه و نه دشتی و ماهور

نه دهل می شناسد و گیتار
نه کمانچه نه دایره نه سه تار

نه تب عشق و جام مِی دارد
نه هوای دِلِی دِلِی دارد

نه که فهمیده معنی رپ چیست
رپ به معنای واقعی این نیست

هیچ چیز از هنر نمی داند
کارهای سخیف می خواند:

«مانتوی تنگ و دامن کوتاه
تاپ سِک…»لااله الا الله!

وضع و حالش اگرچه ناجور است
شده دلخوش به این که مشهور است

شده معروف بین نسل جوان
صاحب نام و شهرت و عنوان

عشق نسرین و نرگس و رعناست
پس از او انتقاد بی معناست

گرچه از هر لحاظ تعطیل است
مایه افتخار فامیل است!
Mehdi بازدید : 897 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
من که صد بار بکسل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟
هر زبانی که اسپل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

هر دمی بنده رفرشت کردم، این همه ناز و خواهشت کردم
وقت خود صرف دل دل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

تو که آشغال ترین ایمیل هستی، بیخودی، ضایعی، چقدر پستی
قهر نکن یک کم اسگل ت کردم! پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

نامه یار در راه است، یارم آن یار چون ماه است
من دلم محرم دل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

“قدس زیبای من تو آزادی، خیز و سر ده ترانه ی شادی”
دست کم من تخیل ت کردم! پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

تو که اسپم خورت ملس گشته، توی اینباکس پرمگس گشته
این همه من تحمل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

دیگر این نازها کم کن، چاره ای بهر ماتم کن
صد تومان نذر کاکل ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟

تو که آخر مرا ز رو بردی، بالا پایین و پشت و رو بردی
به جهنم، ول ت کردم، پس چرا وا نمی شوی یاهو؟
Mehdi بازدید : 749 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)



اونـــا کــه میــمیرن مـیرن تــــو بــرزخ
قـاطـی میشـن اهــل بهشت و دوزخ

کـــار همـــــه اونجــــا بخـور بخـــوابــه
تــــا روز آخــــر ، کــه حساب کتــابــه

اونجــــــا یـــــــه سـیستم اداری داره
واســــــه خودش ســاعت کاری داره

سیـستِم اونجــــارو میگـــن عــالیــه
کـــلِّ لـــــــوازمــــش دیجـیـتــا لـیــــه

فــرشتــه ای هست کـه کارش اینه
صُب تـــاشـب اونجـا بگیـــره بشینه

کـارکـه نباشه حــوصله ش سرمیره
میشـینه بـا کــــامـپیــوتــــر ور مـیره

مـیخواس تــــوی کـامپـــیوتـر بگــرده
رف تـــو پــــروفـــایل یــه پیره مــرده

کــــامپیوتــر یکی دو دفه گف: دینگ
پـــرید توی گــزینه ی ” دیپورتینگ “

فرشته هه دسپاچه شد کلیک کــــرد
کامپیوتر بدجوری جیکّ وجـیک کـــــرد

یهــــو در یـــــــه قــبر کهــنــــه وا شد
یـــــه پیــــره مـرد بـــــــا شکـوه پا شد

ازش ســـوال کـــــــردن اسـمت چیـــه
گفـت: ابــوالقــــــــــاسم فـــردوسیـــه

یکـی دوروز نشس تـــــوی یــــه میدون
دیـد نمیشه پـــا شـد اومــد تـــو تهرون

زمـین نفس کشـــید و بــرفــا آب شــد
بهـــــــار اومـد دوبـــــــاره انقــلاب شـد

هـــوای تهــــرون یــه نمه ملــس بــــود
مــزّه ی زنـــدگی حســابی گــــس بود

باز شب عــید اومــد و رختــا نـــــو شد
فصـــل شلــــوغــی و بـــدو بــدو شــد

شاعر شـــــــاهنــامه خوشحـــال شد
دستـای اون رو شـونه هاش بــال شد

بعــد هـــــــزار و چــند ســـــــال دوری
اومده بود چهـــــار شنــبه ســــــــوری

آتــیـش روشــن جـــوونهـــــارو دیـــد
اونم یه بــــار از روی آتیــــش پـــــریــد

مـــامـــورا اومـدن بهـش گیــــر دادن
چن نفـــری دور و ورش واســتــــادن

بــا حـرفاشـون کلی بهش نیــش زدن
گـــــرفــتــنــو ریشــــشو آتـیـش زدن

شاعــر شاهنـــــــــامه بـــا حــــال بــد
رفت و نشــس ریشـــشو بــــا تـیــغ زد

خـلاصــــــه، تصـمیـــم گـرف نــــو بشه
صــاحب کت شلـــــوار و پالتـــــو بشـه

رف جلـــــو مغـــــازه پشـت ویتــریـــــن
دیـد همه ی لبـــاسا هَـس میـدین چین

مـو بـه تنـش همـون دقیقه سیــخ شد
یـه خورده واستاد به لبـاســـا میخ شد

مغــــازه داره گفــت : عــزّت زیـــــــــاد
دایــی ، بــــرو کنــــار بذار بــــاد بیــــاد

بـــــا اینــکه چــرت و پـرت گفت یــــارو
شـاعـر شاهنـــــــامه رفـت اون تــــــو

بــــه قـول مــا یـه خورده پالتار خریـــــد
شــال و کـلاه و کـت و شلـوار خریــــد

دستــشـو تـــو جیب بغـل فـــرو کــــرد
اشــــرفــی قـــــــرن چهــارو رو کــــرد

شـــــاعـــر مــــــا بعد خـــــرید هنگفت
به شیوه ی خودش به اون جوون گفت:
شمـا را چه رفته ست کاینسان خـُلید؟

چــــــرا جــمــلـــه ژولـــیده و بُنجـُلید؟

چــــرا سیــخ سیـخــی شــده مویتان؟
چـــــرا مــثل زنهـــاست ابـــــرویتـــان؟

تـو مردی اگــــر، چیست آن موی مِش؟
بـــرو از سیــــــاوش خجــــالت بکـــش

هــــزاران چــو تــــو لندهــــــــــور پلیـد
نیرزد بــه یک مــــــــوی گـــُرد آفــریـــد

اگــــر لشکــــر انگیـــــزد اسفنـدیـــــار
دگـــر مـــــوی مِش کرده نــاید به کــار

تــورا پــــاردم گــــردد آنگـــــه عِنـــــان
همی می کنی پشـت بــــر دشمنــان

تــــویی کـــه بـــــه مـن تکّه انداخــتی
گمـــــــانم مــــــرا خــــــوب نشناختی

ابـــوالقــــــــــــاسمم بنده ، فردوسیََم
حکیـــــــــــم زبــــــان آور طــــــوسیَم

کنون زیـــــــــــر این گنبد نیـل فــــــام
همــــه مــر مـــرا می شناسند نــــام

یــــه لحظـــه بعــــدِ اون صـدای کلفت
مــــرد فروشنده بــه فــردوسی گفت:

خودت که نـــــه، میدونتــو میشناسـم
از تـــو کسی چیـــزی نگفتــه واســم

ببینمت، تــــــو شاعــری راس راسی؟
“مــــریم حیـدر زاده” رو میشنـــاسی؟

راستی یه چی بخوام، ازت بر میـــــاد؟
ترانـــــه ی رپ از کارات در میـــــاد؟

پسر خالـه م میخواد کاست جم کنــه
یه چیزایی میخواد سر هـــــــــم کنــه

میخوام بـــــراش چیــزای مشتی بگی
هفش تـا شعـر شیش و هشتی بگی

بیـــــا ، اینم یـــه کـــاغذ و یـه خودکــار
یــــه چی بگوتومایه های ” شاهکــــار”

امّـــا تــورو جـــون مـــامــانت استـــــاد
چیزی نگی که گیــــر بــدن تو ارشـــاد

شاعــر شاهنــــامه ســر تکـون داد
هیچّی نگف، فقــط پـــا شد راه افتـاد

دید نمیتـونـه بـــــا همــــه بجنگــــــه
هرجـــا کـــــه میره آسمـون یــه رنگه

بنـده خـــدا دلش میخواس خیلی زود
دوبــــــــاره بــــرگـرده همونجــا که بود

طفلی نشس همینجوری غصّه خورد
یه روز نوشتند ، کــه دق کـــرد و مـرد
Mehdi بازدید : 668 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

عید آمد و شد مشکلِ من بیشتر از پیش

ای وای از این مایه‌ی بدبختی و تشویش

یک سو زده زن زیرِ بغل زانویِ ماتم

یک سو پسرم صاعقه درمی‌کند از خویش

این میوه و شیرینی و نقل و گز و آجیل

آن خواسته البسّه‌ی نو از من درویش

این ایل و تبارش همه عازم به شمالند

آن می رود امسال رفیقش سفر کیش

پیوسته فقط زخم زبان می‌زندم این

آن میکشدم پیرهن و می‌کَنَدَم ریش

تا خرخره افتاده‌ام انگار که در گِل

در چنته ندارم به خدا هیچ... کم و بیش...

ای عید، چه لوتی کُشیّ و بی‌رگ و نامرد

ای عید، چه بدذاتی و بدخواه و بداندیش

بسته شده بر روی من از لطف تو شش‌در

هستی تو برای کسبه گرچه دو تا شیش

جز رنج برای ضعفا نیستی ای عید

ای نوش نزن اینهمه بر پیکر من نیش...

سوزن الشعرا

Mehdi بازدید : 802 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
کاسب پیر دگر باره جوان خواهد شد !

من و تو غمزده از این همه خرج شب عید
لیکن او ، صاحب یک سود کلان خواهد شد

موسم دلخوری و گیجی آن اهل حقوق
وقت بشکن زدن پیشه وران خواهد شد

حرف عیدی نزنی پیش خسیس الدوله
که کند سکته و درخاک نهان خواهد شد

اول عید ، حقوق من و تو نفله شود
سرمان باز دچار دَوران خواهد شد

باز ذکر چه کنم ، آی چه کنم می گیریم
قلبمان نیز دچار ضربان خواهد شد

مخمان سوت زد از قیمت شیرینی جات
کم کمک قیمت آن ، قیمت جان خواهد شد

مرد در خانه تکانی شده شاگرد زنش
دم عید است و چنان رفتگران خواهد شد

از هجوم فک و فامیل فلان شهر به ده
چون هتل ، خانه ی مشدی رمضان خواهد شد

تعداد صفحات : 64

درباره ما
کاربران گرامی ، سلام ! ما موضوع خاصی را دنبال نمیکنیم ، هدف رضایت شماست . معتقدیم کاربری که لحظاتی از اوقات خود را در این وبلاگ سپری میکند ، قطعا باید به نتایج مطلوبی نیز دست پیدا کند ، به عبارتی وقتش تلف نشود ! پس خواهشمندیم در صورت هر گونه بروز مشکل در اجرای فایل های دانلودی یا باز کردن صفحات وبلاگ ، آن را به ما اطلاع دهید . هرگونه پیشنهاد و انتقادی هم به شرط عدم بی احترامی آزاد است . زنده باشید و سرفراز . Crt.Rozblog.Com CuteDownload.ir
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نرم افزار های مورد نیاز
    آمار سایت
  • کل مطالب : 636
  • کل نظرات : 337
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 1022
  • آی پی امروز : 321
  • آی پی دیروز : 258
  • بازدید امروز : 1,739
  • باردید دیروز : 581
  • گوگل امروز : 22
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 2,320
  • بازدید ماه : 2,320
  • بازدید سال : 139,868
  • بازدید کلی : 1,700,688